جمع آوری و نگهداری نمونه های گرفته شده از سقط جنین دام

به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ جهت جمع آوری و نگهداری صحیح نمونه‌های گرفته شده از سقط جنین دام می‌توان از این مطلب به‌عنوان راهنما استفاده نمود.

1- هیستوپاتولوژی

بافت‌های برداشته شده را باید در فرمالین 10 % و بهتر آنکه در فرمالین بافر خنثی 10 % قرار داد. فرمالین بهترین مایع ثابت‌کننده است و در مواقع معمولی و غیر اختصاصی می‌توان برای پایدار کردن بافت‌ها از آن استفاده کرد.

همچنین ممکن است بافت را در محلول الکل 90 درجه قرار داد. لازم است پس از گذشت یک روز محلول را تعویض کرد. مقدار محلول‌های ثابت‌کننده و یا فیکساتیو باید حداقل 10برابر حجم بافت باشد و بهتر است این مقدار تا 20برابر افزایش یابد.

چنانچه مجبور باشیم نمونه را توسط پست ارسال کنیم احتیاط کامل باید انجام شود و ظرف آن شکستنی نباشد، به همین دلیل بهتر است که از ظروف دهان گشاد با جنس پلاستیکی استفاده شود، همچنین حجم مایعات پایدارکننده به نصف تقلیل یابد.

دهانه ظرف اگر به اندازه کافی گشاد نباشد پس از آنکه بافت پایدار گردید، قوام آن سفت شده و انعطاف‌پذیر نخواهد بود و هنگام خارج کردن نمونه از ظرف، ایجاد مشکل خواهد کرد، در این صورت می‌باید ظرف شیشه‌ای را شکسته تا نمونه از آن خارج شود.

بهتر است اول فرمالین را در ظرف ریخته، سپس نمونه را در آن انداخت تا به کف ظرف نچسبد، ضمناً لازم است مشخصات مربوط به بافت، نوع دام، تاریخ نمونه‌برداری، محل نمونه‌برداری، شماره نمونه، مشخصات صاحب دام و آدرس را به‌طور خلاصه، هم بر روی ظرف نمونه‌برداری و هم به‌صورت مکتوب و جداگانه به همراه نمونه ارسال نمود.

اطلاعات را نباید فقط بر روی در ظرف ثبت کرد، چرا که ممکن است تحت شرایطی در‌های ظروف جا به‌جا شوند. پس از ثبوت بافت طی 24 تا 48 ساعت می‌توان آن‌ها را از داخل فرمالین بافر خنثی 10 % خارج کرد و در ظروف مخصوص و کوچک برای آبگیری قرار داد. حال می‌توان آنها را به آزمایشگاه ارسال کرد.

این عمل خواص زیادی دارد منجمله آنکه از هزینه حمل و نقل و بسته‌بندی‌های غیرضروری کاسته و از نشت مایع فیکساتیو جلوگیری می‌گردد.

در اینجا بسیار ضروری است بدانیم ضخامت بافت‌ها باید در حدود 0/5 تا 1 سانتی‌متر بوده و به همراه قسمت‌هایی از بافت‌های ضایعه دیده، قسمتی از بافت سالم اطراف نیز برداشت گردد.

نمونه‌برداری باید هرچه زودتر و حتی‌الامکان بلافاصله بعد از مرگ صورت گیرد. به منظور فرستادن روده‌ها برای هیستوپاتولوژی قبل از خارج کردن روده از محوطه بطنی، می‌توان توسط سرنگ و سرسوزن، مقداری فرمالین بافر خنثی 10 % به مجرای روده تقسیم نمود، سپس دو طرف قطعات روده را گره زد و جدا نمود و آن را در ظرف حاوی بافر فرمالین خنثی 10 % قرار داد.

این اعمال موجب می‌شود تا از اتولیز سطح پرزهای روده جلوگیری شود. در غیر این صورت به علت بروز اتولیز، تفسیر ضایعات روده مشکل خواهد بود.

2- باکتری شناسی

شایان ذکر است که حتی‌الامکان قبل از استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها، نمونه‌گیری برای میکروب‌شناسی انجام شود و در عمل کالبدگشایی، نباید سطح بافت‌ها و اندام‌ها با محتویات دستگاه گوارش و یا چاقوی آلوده تماس حاصل نماید.

همچنین قبل از تماس نمونه با سوآب یا تکه‌برداری بافتی برای میکروب‌شناسی، محتویات دستگاه گوارش به‌ویژه محتویات روده‌ها نباید بافت‌ها و اندام‌های محوطه بطنی و قفسه سینه را آلوده کند.

پس از مرگ به‌علت فشار حاصل از نفخ، باکتری‌ها ازطریق سیستم گردش خون به قسمت‌های جلو و عقب لاشه جا به‌جا شده و وارد بافت واندام‌ها می‌شوند و یا ممکن است فلور میکروبی دستگاه گوارش وارد جریان خون باب شود و در کبد تزاید حاصل نماید.

این امر باعث می‌شود چند ساعت پس از مرگ، ارزش باکتری‌شناسی به‌منظور تشخیص بیماری کاهش یابد.

در این رابطه باسیل‌ها جایگاه خاصی دارند، بخصوص کلستریدیوم وگونه‌های مختلف آن ممکن است باعث آلوده شدن بافت‌ها و اندام‌ها شوند و عامل اصلی بیماری را ناپدید سازند، بهترین مواردی که می‌توانند برای بررسی باکتری‌شناسی مورد استفاده قرار گیرند عبارتند از:

1- نمونه‌برداری از حیوانی که در مرحله حاد بیماری بوده و یا دچار تب است.

2- حیوانی که مبتلا به مرگ ناگهانی شده.

3- جنین سقط شده.

4- حیوان مبتلا به اسهال.

5- ضایعات التهابی واکسوداتیو جلدی (درماتیت)

به‌منظور نمونه‌برداری برای باکتری‌شناسی و کشت می‌توان از ریه، کبد، طحال، کلیه، خون داخل حفره قلب، ترشحات اگسودا و بسته به مورد، از محتویات دستگاه گوارش، داخل صفاق و حفره صدری و مایعات پریکارد، بافت مغز و مایعات مغزی نخاعی، عقده‌های لمفاوی، ادرار و غیره استفاده کرد.

همچنین با استفاده از سوآب می‌توان از داخل گوش، حلق، بینی، چشم، مهبل و پوست نمونه میکرب‌شناسی تهیه و برای تشخیص استفاده کرد.

قابل ذکر است که در موارد سپتی‌سمی عوامل بیماری‌ها در بدن و باتوجه به دور از دسترس بودن مغز استخوان ازمحتویات دستگاه گوارش، یکی از بهترین نقاط برای میکرب‌شناسی برداشت از مغز استخوان است که به این و یا جناغ سینه می‌توانند مفید واقع شوند.

مقطعی از استخوان‌های فوق را (Radius) منظور استخوان ران، زند زبرین می‌توان به آزمایشگاه فرستاد و یا اینکه پس از قطع عرضی از این استخوان‌ها سطح مقطع آن را سوزانده و به کمک سوآب، نمونه‌برداری کرد و آن را به محیط کشت انتقال داد.

برای نمونه‌برداری بررسی میکرب‌شناسی، عضوی که دارای ضایعه بوده وهنوز به میکروب‌های دیگر آغشته نشده، مناسب است. به این منظور می‌توان به کمک کاردک یا وسیله مشابه دیگری که با حرارت داغ شده روی سطح عضو یا بافت قرار داد و پس از آن با کمک لوازمی مانند سوآب و غیره وارد عمق بافت شد و نمونه‌برداری را انجام داد.

البته اگر بلافاصله بعد از گشودن لاشه امکان نمونه‌برداری وجود داشته باشد، دیگر نیازی به داغ نمودن بافت نیست و می‌توان بسرعت این عمل را انجام داد، چون بعضی از باکتری‌ها توسط مواد موجود در پنبه سوآپ ازبین می‌روند، بهتر است قبل از خشک شدن پنبه، نمونه برداشت شده ارسال گردد تا در محیط کشت مناسب قرار گیرد.

بسته محتوی نمونه را باید با چسب محکم نمود و داخل پاکت قرار داد و در درجه حرارت معمولی به آزمایشگاه ارسال کرد. به این طریق دیگر نیازی به استفاده از ظروف دیگر و یا یخ نمی‌باشد.

به منظور نمونه‌گیری میکربی از سرنگ به همراه سوزن‌های مناسب نیز استفاده می‌شود. با این وسیله می‌توان از اگسودای داخل مفاصل، آبسه‌ها، محتویات روده‌ها، مایعات مغزی نخاعی، محتویات مثانه، مایعات موجود در داخل صفاق، قفسه سینه، حفره پریکارد، خون موجود در داخل سیتم قلبی عروقی و غیره نمونه‌برداری کرد.

این روش نمونه‌برداری بسیار مناسب است، زیرا محتویات داخل سرنگ در مقابل هوا قرار نگرفته و خشک نمی‌شود. این حالت باعث بقای بیشتر میکرب خواهد شد و به‌راحتی می‌توان سرنگ را با محتویات آن به آزمایشگاه ارسال کرد.

می‌توان مقداری از محتویات سرنگ و یا ترکیبات موجود در سر سوآب را به محیط کشت پلیت وارد کرد و با کمک لوپ که با حرارت شعله استریل شده است، آن را پخش نمود.

همچنین باید از ترشحات آبسه، اکسودا، ادرار، مایعات مغزی نخاعی و مایعات آسپیره شده، گسترش تهیه و با ترکیباتی مانند رنگ گرم و گیمسا رنگ‌آمیزی کرد.

لازم است لایه‌های نازکی روی لام قرار داد و یا بین دو لامل را فشار داد وآنها را از هم جدا نمود، حال می‌توان قسمت نازک را رنگ‌آمیزی کرد. پس از آنکه گسترش نازکی روی لام تهیه شد، باید سریعاً آن را در هوا خشک کرد و به آزمایشگاه فرستاد.

در این نمونه خصوصیات ظاهری سلول‌ها تا چند روز حفظ خواهد شد، برای اطمینان بیشتر می‌توان گسترش‌های تهیه شده را در اتانول یا متانول 95 % و یا مطلق، به مدت 3 دقیقه فیکسه کرد و پس از خشک کردن به منظور رنگ‌آمیزی، مطالعه و بررسی به آزمایشگاه ارسال نمود.

محیط‌های کشت نیز عبارتند از: آگار مغذی، آگار به‌عنوان منبع مغذی برای باکتری‌ها، آگار مغذی ژلاتین، ژلوز خوندار (Blood Agar) که ارگانیسم‌های همولیتیک را مشخص می‌کند، سرم خون برای نشان دادن پروتئولیز و  کروموژنز، محیط مک کانکی در تشخیص باکتری‌های انتروباکتریاسه، تیو گلیکولات برای کشت باکتری‌های هوازی اختیاری و بی‌هوازی، محیط روبرتسون برای ارگانیسم‌های بی‌هوازی، محیط ساده وآگار برای رشد قارچ‌ها، آب پپتونه برای تعیین حضور اندول وآمونیاک و آنزیم باکتری‌ها، نیترات برای ارزیابی احیای نیترات، لیتموس میلک محیط افتراقی برای تبخیر لاکتوز، انعقاد کازئین و احیای لیتموس، محیط قندی برای توانایی تخمیر قند و محیط اوره.

3- ویروس شناسی

نمونه‌هایی ازنظر ویروس‌شناسی ارزش دارند که در مرحله حاد بیماری و قبل از تولید پادتن برداشت شده باشند و بدین منظور، عضوی از بدن که ضایعات بیشتری دارد مناسب‌تر است.

نمونه‌های ارسالی برای ویروس‌شناسی بهتر است، در گلیسیرین بافر و‌هانکس BSS، در کنار یخ و یا در درجه حرارت پائین به آزمایشگاه ارسال گردد. حتی‌الامکان نمونه نباید یخ‌زده باشد اما چنانچه طی 24 ساعت نمونه را ارسال کرد، ضروری است که آن را منجمد و به همراه یخ خشک به آزمایشگاه فرستاد.

حرارت، نور، ازبین رفتن آب نمونه، تغییر در میزان نمک نمونه و تغییر در pH، همگی می‌توانند باعث تغییر ماهیت ویروس شوند.

4- سرم شناسی

به‌منظور اطمینان بیشتر لازم است نمونه‌های سرمی متعدد تهیه و از 4 تا 6 حیوان ویا 10% دام‌های گله خون‌گیری کرد.

در موارد معمولی مقدار 3 سانتی‌مترمکعب سرم کافی است، اما در مواردی مانند بیماری IBR و BVD-MD حداقل 6 سی‌سی از سرم برای ارسال به آزمایشگاه لازم است و به‌منظور پیشگیری از همولیز، نمونه‌های خون را سانتریفوژ کرده و فقط مایعات فوقانی به آزمایشگاه فرستاده می‌شود.

تست آگلوتیناسیون، ژل دیفیوزیون، حلقه رسوبی، آزمون تثبیت عامل کمپلمان، تست هماگلوتیناسیون، تست الایزا از انواع آزمایشاتی هستند که روی سرم انجام می‌گیرند.

5- قارچ شناسی

نمونه‌های بدست آمده از تراشیدن پوست را باید در ظروفی که خشک بوده و استریل‌اند، به آزمایشگاه ارسال نمود. برای بررسی قارچ‌ها و جرب‌ها از پیرامون ضایعات تازه تشکیل شده، تراشه‌های عمیق تهیه و نمونه‌برداری می‌کنند.

در عفونت‌های قارچی پوست می‌توان چند تار مو جدا کرده و در داخل پاکت و یا یک تکه کاغذ تمیز به آزمایشگاه ارسال نمود.

6- انگل شناسی

در بررسی انگل‌شناسی، مجاری هوایی، دستگاه تنفس، پوست، خون، ادرار و مدفوع مورد بررسی قرار می‌گیرد، اما مهم‌ترین نمونه برای تشخیص انگل‌ها، مدفوع است. در داخل مدفوع تخم، لارو و تعداد زیادی از عوامل انگلی که ازطریق دستگاه گوارش دفع می‌شوند وجود دارد.

اگر مراحل مختلف سیر تکاملی در مدفوع مشاهده شود دلیل بر وجود آلودگی انگلی است، اما عدم وجود آنها دلیل بر عدم وجود آلودگی انگلی نمی‌شود و بررسی‌های سرولوژیک می‌تواند موثر واقع شود.

غالباً آزمایش‌هایی که به‌منظور بررسی وجود انگل صورت می‌گیرد، به کمک عمل شناورسازی یا تهیه گسترش بر روی لام انجام می‌شود، اما گاه نمی‌توان به گرفتن یک نمونه اکتفا کرد. لازم است پس از گذشت 3 روز نمونه‌گیری تکرار شود.

برای تشخیص انگل‌ها از مدفوع تازه دفع شده استفاده می‌گردد زیرا تخم بعضی از انگل‌ها به سرعت باز شده و لارو از آن خارج شود و نیز ممکن است نتوان لارو‌ها را شناور ساخته یا معلق نمود و حتی‌الامکان باید نمونه مدفوع را خصوصاً در مورد نشخوارکنندگان از مقعد برداشت کرد.

بدین منظور به کمک فشار دادن 2 انگشت به کف رکتوم گاو حیوان را تحریک نمود و نمونه را برداشت نمود. در دام‌های بزرگ با استفاده از دستکسش و در دام‌های کوچک با استفاده از وسایلی مثل قاشقک یا سوآب می‌توان نمونه گرفت.

تذکر این نکته لازم است که نباید از مدفوع دام مبتلا پس از مصرف مسهل، نمونه برداشت گردد، زیرا در این موارد تعداد تخم موجود در مدفوع به میزان چشم‌گیری کاهش می‌یابد.

بهتر آن است که نمونه مدفوع تا زمانی که به آزمایشگاه ارسال می‌گردد در محیطی سرد نگهداری شود و اگر این کار مقدور نباشد، می‌توان آن را در فرمالین 10 % پایدار نمود، طوری که به یک قسمت مدفوع 10 قسمت فرمالین اضافه کرد.

اگر نتوان آزمایش را بلافاصله انجام داد، لازم است نمونه‌ها را در یخچال نگهداری نمود.

کرم‌های بالغ را می‌توان در محلول نمکی سرد به‌صورت مستقیم درآورد و بعد در محلول گلیسرول 10 % و الکل 70 % ثابت نمود. به انگل‌های خارجی روی لام می‌توان سود سوزآور 5-10 درصد و یا پتاس اضافه نمود و پس ازشفاف شدن، آنها را بررسی کرد.

به‌منظور نگهداری بندپایان (انگل‌های داخلی وخارجی) به‌صورت مرطوب می‌توان از اتانول 70 تا 80 درصد استفاده کرد درحالی‌که الکل صنعتی و یا فرمالین برای این منظور مناسب نیستند.

محلول دیگر که برای پایدار نمودن بندپایان مناسب است Duboscq Brazil بوده که حاوی 150 میلی‌لیترالکل%80  با یک گرم اسید پیکریک کریستال است که هنگام استفاده از این ترکیب به آن 60 میلی‌لیتر فرمالین و 15 میلی‌لیتر اسید استیک اضافه می‌شود.

الکل را باید هرچند وقت یکبار تعویض و یا به ظرف نگهداری آنها اضافه کرد.

درتشخیص بعضی انگل‌ها ازقبیل تک‌یاخته، کرم‌های پهن، کرم‌های نواری وکرم‌های گرد می‌توان از تهیه گسترش استفاده کرده، مقدار اندکی از مدفوع را در یک قطره آب یا محلول سرم نمکی فیزیولوژی روی یک لام قرارداده وآن را با لامل پوشانده و بررسی می‌کنند.

با این روش می‌توان تک یاخته‌هایی مانند تریکوموناس، ژیاردیا، آمیب و ترفوزوئیت را بررسی نمود.

در انگل‌شناسی برای بررسی تخم کرم‌های نواری وگرد و تعدادی ازلاروها و اووسیت کوکسیدیا می‌توان از روش شناورسازی استفاده کرد که روشی است بسیار با ارزش ودقیق که البته برای تشخیص تخم کرم‌های ترماتودها چندان با ارزش نمی‌باشد.

برای این منظور می‌توان از محلول‌های شکر و نمک و نیترات سدیم و سولفات منیزیم، سولفات روی و غیره بهره برد. بررسی ادرار برای یافتن تخم انگل بیشتر به‌منظور مطالعه انگل‌های دستگاه ادراری کاربرد دارد که برای مثال می‌توان یافتن تخم انگل دیوکتوفیمارنال در سگ را نام برد.

مطالعه خون بیشتر برای بررسی وجود میکروفیلر‌ها، لارو یا نوزاد گروه خاصی از کرم‌های گرد یا نماتود‌ها می‌باشند که این انگل‌ها را فیلر، یا فیلاریا و بیماری آن را Filariasis می‌نامند.

میکروفیلر‌ها غالباً پس از گذشت ماه‌ها و حتی سال‌ها در خون ظاهر می‌شوند، زیرا مراحل بلوغ آنها به زمان زیادی برای تکامل و بلوغ جنسی نیاز دارد. میکروفیلرها همچنین به‌صورت کرم‌های کوچک و ظریف با بدنی شفاف و حرکتی مارپیچی مشاهده می‌شوند.

خونگیری باید در ساعت 4 عصر و ساعت 2 صبح فردای آن روز انجام شود. تزریق آدرنالین (اپی نفرین) به حیوانات باعث می‌شود که تعداد قابل توجهی از میکروفیلر‌ها در طی چند دقیقه به جریان خون محیطی وارد شوند.

این روش مفیدترین و مطمئن‌ترین روش تشخیص میکروفیلر‌های دیروفیلاریا ای میتیس و نماتود‌های دیپتالونما و ستاریا در خون محیطی است. تراشه پوست برای بررسی جرب‌ها، با لوله درب دار خشک و تمیز به آزمایشگاه فرستاده می‌شود.

7- سم شناسی

به‌منظور بررسی سم‌شناسی در جهت یافتن علت مرگ حیوان، باید تاریخچه‌ای دقیق به همراه علائم بالینی را ضمیمه گزارش کالبدگشایی کرد. پس از نتیجه‌گیری کلی، نوع سم و یا سموم مشکوک را به آزمایشگاه سم‌شناسی یا فرد سم‌شناس اطلاع می‌دهند.

متأسفانه بسیاری از اوقات مشاهده می‌شود که برخی از افراد برای بررسی سموم، درخواست کلی می‌نمایند و این عمل مستلزم اتلاف وقت و هزینه فراوان خواهد بود.

ضمناً باید مشخصات دام، مشخصات صاحب دام، تاریخ نمونه‌برداری، محل نمونه‌برداری و سن، جنس، زمان مرگ و داروهای تجویز شده، ضمیمه نمونه ارسالی شوند. در مورد تشخیص نوع سم، باید به تاریخچه بیماری، محیط اطراف حیوان، علائم بالینی و ضایعات پاتولوژیک توجه خاص داشت.

نمونه‌های سم‌شناسی را نباید با آب شست، چون ممکن است مقداری از سموم به این طریق از داخل بافت‌ها خارج شوند و یا تحت تأثیر مواد موجود در داخل آب قرار گیرند. بسته‌بندی نمونه‌ها باید در ظروف تمیز و غیرقابل جذب و نشت شبیه به کیسه‌های نایلونی باشد.

نمونه‌های بافتی باید منجمد شده و با همین وضعیت ارسال شوند. سرم و خون باید در یخچال نگهداری شود و از انجماد آنها نیز جلوگیری گردد. به نمونه‌های خون نیز به‌منظور پیشگیری از انعقاد، می‌توان ترکیبات سیترات و یا هپارین اضافه کرد.

نمونه‌های انتخابی برای آزمایش سم شناسی از حیوان زنده عبارتند از:

خون، ادرار، ترکیبات غذای استفراغ شده، مواد غذایی و مدفوع (که ارزش کمی دارد) و درصورت امکان، بیوپسی از کبد.

نمونه‌های انتخابی برای آزمایش سم شناسی از حیوان مرده یا تلف شده:

کبد، کلیه، معده و محتویات آن، ادرار، سرم، مغز

مقادیر تقریبی از نمونه‌هایی که باید ارسال شود عبارتند از:

سرم 5 سی‌سی، خون کامل 10 سی‌سی، ادرار 50 ادرار، کبد 50-100 گرم، کلیه 50-100 گرم، مغز (نیمی فیکسه شده در فرمالین و نیمی منجمد شده) 50-100 گرم، طحال 50 گرم، محتویات معده یا شکمبه 500 – 100 گرم، غذا یا موادی که مشکوک‌اند 500-200 گرم، چربی بدن 100-50 گرم.

پایدار کردن

هدف کلی: هدف از پایدار کردن، حفظ ساختمان سلول‌ها و شبیه به حالتی است که در زمان حیات آن‌ها وجود دارد. به طوری که بتوان مقاطع نازکی از آن‌ها را تهیه و رنگ‌آمیزی کرد.

اهداف پایدار کردن عبارتند از:

الف) جلوگیری و یا توقف در روند اتولیز و تغییراتی که در اثر باکتری‌ها ایجاد شده و گندیدگی حاصل می‌گردد.

ب) منعقد نمودن بافت و جلوگیری از انتشار مواد و ترکیبات داخل سلول‌ها و بافت‌ها.

ج) قوت و استحکام بخشیدن به بافت در مقابل آثار زیان‌آور مراحل مختلف آمادگی بافت‌ها، آبگیری و شفاف کردن و قالب‌گیری.

د) ایجاد شرایطی برای بافت‌ها به‌منظور امکانات بهتر برای رنگ‌آمیزی تفریقی با رنگ‌ها و معرف‌ها.

شایان ذکر است که وقتی موجود زنده دچار مرگ می‌گردد، تحت اثر یکسری از آنزیم‌های پروتئولیزکننده اجزای داخل سلول تجزیه می‌شود و این موضوع می‌تواند باعث تغییرات ساختمانی در سلول‌ها و بافت‌ها گردد و چون پایدارکننده‌ها، با این آنزیم‌ها ترکیب شده و مانع از عملکرد آنها می‌گردد و درنتیجه ساختار طبیعی سلول‌ها و بافت‌ها حفظ خواهد شد.

بنابراین لازم است برای حفظ کردن بهتر آنها هرچه سریع‌تر نمونه‌برداری بافتی برای پایدار نمودن انجام پذیرد. روش دیگری که به کمک آن می‌توان مانع از عمل تجزیه و ازبین رفتن اجزای داخل سلول‌ها شد، استفاده از هوای سرد است به همین علت گاهی لازم است موجود زنده را در یخچال یا فریزر نگهداری کرد تا در موقع مناسب نمونه‌برداری بافتی انجام گیرد.

ضمناً بعضی از مواد پایدارکننده کندتر و بعضی بسیار سریع‌تر نفوذ می‌کنند پس عمل پایدار کردن به مواردی ازجمله بافت، ضخامت بافت و نوع ماده پایدارکننده بستگی دارد. پایدارکننده‌ها به دو گروه اصلی تقسیم می‌شوند،

دسته اول آنهایی که پایدارکننده‌های میکروآناتومی‌اند و لایه‌هایی از بافت و سلول‌ها را پایدار می‌کنند که معمولاً در کارهای روزمره از این دسته استفاده می‌شود و دسته دوم، آنهایی که پایدارکننده‌های سیتولوژیک بوده و بیشتر اجزای تشکیل‌دهنده سلول‌ها و یا ارگانل‌ها را پایدار می‌کنند.

انواع پایدارکننده‌ها

1- فرمالین- فرمل- فرمالدئید (CHO.H -Formaldehyde)

فرمالدئید نوعی گاز است که در آب محلول بوده و حداکثر به میزان 30 تا 40 درصد در آب حل می‌گردد. این ماده اولین بار توسط بلوم (Blum) مورد استفاده قرار گرفت و یکی از پایدارکننده‌هاست که  بیشترین مصرف را دارد.

این ترکیب به‌صورت محلول درآب استفاده می‌شود که ممکن است به شکل غلیظ و قوی (به نسبت یک به چهار) و یا به شکل رقیق و ضعیف ده درصد (به نسبت یک به ده) به کار می‌رود.

معایب فرمالین عبارتند از:

الف) رنگدانه‌های فرمالین ایجاد کرده

ب) اندکی چروکیدگی ایجاد نموده

ج) به کندی در بافت‌ها نفوذ می‌کند، طوری که برای پایدار کردن آنها حداقل دو روز تا چند روز زمان لازم است.

معمولاً فرمالین را به ترتیبی استفاده می‌کنند که 1 قسمت فرمالین و قسمت آب (ترجیحاً آب مقطر) مخلوط شده باشد. این ترکیب چهار درصد فرمالدئید دارد.

محلول 10 درصد فرمالین نمکی عبارت است از 1 قسمت فرمالین و 9 قسمت سرم فیزیولوژی حاوی نمک به معنای 4 درصد فرمالین در محلول نمکی سرم فیزیولوژی.

گاز فرمالین محرک بوده و باعث تحریک چشم و بافت پوششی دستگاه تنفس می‌گردد. بنابراین لازم است آزمایشگاه مجهز به سیستم تهویه و هود باشند. همچین دستکش‌های لاستیکی یا نوعی کرم محافظت‌کننده می‌تواند تأثیر مفیدی داشته باشد، زیرا ممکن است موجب درماتیت گردد.