تحلیلی بر تأثیرات موازنه منفی انرژی بر باروری و بیماری های متابولیک در گاو شیری

به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ علی‌رغم توجه بسیار به بیماری‌های تولیدمثلی، تشخیص فحلی و فن آوری‌های جدید کنترل فحلی، مشکل کاهش باروری گاوها روز به‌روز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

انتخاب ژنتیکی گاوها براساس افزایش تولید شیر در ۴۰ سال گذشته باعث شده است که قابلیت‌های تولیدمثلی گاوها در مزارع پیشرفته و صنعتی دنیا کاهش یابد. این انتخاب ژنتیکی ازطریق تغییر در غلظت هورمون‌های متابولیک بدن، مصرف مواد مغذی را در بافت‌های خاصی از بدن افزایش داده است.

در یک طرح آزمایشی در ایالات متحده، مشخص شد که میزان باروری گاوها هنگام اولین تلقیح بعد از زایمان در مدت زمانی بین سال‌های ۸۲ -۱۹۷۵ میلادی از 56/5 درصد به 39/7 در سال‌های ۹۸-۱۹۹۷ رسیده است.

موازنه منفی انرژی (Negative Energy Balance, NEB) یعنی توازن منفی بین انرژی دریافت شده توسط حیوان و انرژی مصرفی حیوان برای زنده ماندن، فعالیت تولید شیر و تولیدمثل.

اندازه گیری NEB به‌صورت دقیق بسیار مشکل است اما این موازنه منفی در فاصله ۴ تا ۶ هفته پس از زایمان گاو اتفاق می‌افتد، در این هنگام که تولید شیر به حداکثر (Peak of Production) خود می‌رسد، گاو نمی‌تواند انرژی دریافتی ازطریق ماده خشک جیره (Dry Matter Intake, DMI) را در مدت کوتاهی افزایش دهد.

چنین مشکلاتی قاعدتاً درمورد گاوهای پرتولید که تغییرات وضعیت بدنی آنها شدیدتر از سایر گاوها می‌باشد اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. از طرف دیگر بنا به عللی که متعاقبا اشاره خواهد شد، احتمال فحل شدن در گاوهایی که در NEB هستند، کمتر می‌گردد.

گاوهای غیرفحل کمتر غذا می‌خورند و کاهش وزن بیشتری نسبت به گاوهای سیکلیک دارند. البته همیشه تولید زیاد شیر مسئله اصلی نیست، زیرا گاوهایی که تولید شیر کمی دارند اکثرا دریافت ماده خشک (DMI) پایینی داشته در موازنه منفی (NEB) شدیدتری قرار دارند.

همچنین بالا بودن کنسانتره جیره باعث کاهش انرژی دریافتی ازطریق ماده خشک جیره (DMI) می‌شود. تغییرات موازنه انرژی در اوایل شیردهی با ضریب همبستگی 0/73+ با دریافت انرژی از ماده خشک جیره مرتبط است و با تولید شیر به میزان 0/25- همبستگی منفی دارد.

شاید شدت NEB اهمیت چندانی نداشته باشد لیکن این موضوع که NEB درحال افزایش است یا کاهش، مهم‌تر است. موازنه منفی انرژی بعد از یک دوره بحران، بهبود می‌یابد و نیاز به انرژی با مصرف آن در بدن گاو متعادل و متناسب می‌شود. این دوره بحران درست هم‌زمان با انتظار اختیاری (Voluntary Waiting Period) است و می‌تواند باعث تغییرات ناخواسته در تعداد روزهای بازی (Days Open) شود.

بخش‌های دیگر این مقاله:
اثرات موازنه منفی انرژی بر باروری و تولیدمثل
اثرات موازنه منفی انرژی بر بیماری‌های تولیدمثلی و متابولیکی
تأثیر ماده خشک جیره و تولید شیر بر موازنه انرژی

چاره پیشگیری و علاج موازنه منفی انرژی

مقابله با موازنه منفی به این معناست که از ایجاد آن جلوگیری کنیم. در این زمینه نکات مدیریتی و ترکیب جیره از اهمیت خاصی برخوردارند. به این منظور باید سعی شود که همیشه از تغییر ناگهانی ترکیب جیره به‌خصوص در هنگام تلقیح خودداری شود.

می‌توان BCS حیوان را در دوران خشکی تا 3/5 – 3/25 بالا برد و یا انرژی جیره را هنگام شیردهی بالا ببریم. اگر بتوانیم از این طریق کارایی میکروفلور شکمبه را بهبود ببخشیم (به وسیله موازنه کردن پروتئین و کربوهیدرات جیره) تا حد زیادی از مشکلات تولیدمثلی و متابولیکی جلوگیری کرده‌ایم.

باید مطمئن باشیم که شرایط آخور خوب است و گاو فرصت دارد بدون هیچ رقابتی و به‌طور کامل غذای خود را بخورد.

ضمناً بایستی مسائلی همچون دسترسی کامل گاوها به آب، مدیریت منابع تغذیه، مخلوط کردن کامل و یکنواخت جیره، جدا کردن گاوهای شیروار از گاوهای خشک، اطمینان از کافی بودن فیبر غیرقابل هضم (Non Digestible Fiber, NDF) در جیره که برای سلامت شکمبه لازم است، اضافه کردن منابع اسید آمینه کافی و... را موردتوجه قرار داد.

اضافه کردن مکمل چربی به جیره از طریق مکانیسم‌هایی که هنوز به‌خوبی شناخته نشده‌اند بر رابطه موازنه انرژی و باروری تأثیر می‌گذارد. شاید علت تأثیر آن، ایجاد انرژی و کاهش NEB نباشد و فقط ازطریق تأمین اسیدهای چرب باشد.

مکمل چربی باعث افزایش کلسترول خون (پیش‌ساز استروئیدهای جنسی) و افزایش پروژسترون خون شده است. ازجمله علل مختلف مطرح شده برای این موضوع می‌توان به افزایش تولید پروژسترون در جسم زرد، اثر سرکوب‌کنندگی اسید چرب بر PGF2α و کاهش کلیرانس پروژسترون از خون اشاره داشت.

البته اگر مکمل چربی، اسید لینولئیک و اسید لینونیک زیاد داشته باشد باعث کاهش دریافت غذا، مخصوصا در گاوهای تازه‌زا می‌شود. از این‌رو بهتر است مکمل چربی از روز ۳۰ به بعد به جیره اضافه شود.

جمع‌بندی و نتایج

موازنه منفی انرژی به‌عنوان یکی از علت‌های مدیریتی ناباروری و مشکلات تولیدمثلی در گله‌های صنعتی گاو شیری مطرح می‌باشد. رشد و تکامل فولیکولی در حالت موازنه منفی انرژی با واسطه تغییر در گنادوتروپین‌ها و واسطه‌های رشد، دچار اختلال شده و روندی کند و غیرطبیعی پیدا می‌کند.

مشکلات متابولیک و تولیدمثلی در گاوهایی شدت بیشتری دارد که در موازنه منفی انرژی هستند این موضوع خود به پایین بودن پروژسترون خون مربوط می‌شود و این دسته از گاوها فحلی پنهان و خفیفی دارند و این مسائل همگی از مهمترین عوامل ضرر اقتصادی در گاوداری‌های جدید به‌شمار می‌روند.

تغییرات وزن گاوها با معیار BCS تأثیر قاطعی بر درصد آبستنی گاوها داشته است و این معیار ارتباط جالبی با موازنه انرژی بدن گاوها دارد.

میزان تولید شیر به سبب وجود عوامل مختلف و متعددی که بر آن تأثیر دارند معیار خوبی برای ارزیابی اثرات موازنه منفی انرژی محسوب نمی‌شود. اما در گاوهای پرتولید، مشکل موازنه منفی انرژی به خاطر تغییرات زیاد وزن هنگام زایمان و شیردهی، اهمیت بیشتری دارد.


دکتر قاسم هجم (کارشناس شبکه دامپزشکی جاجرم)