اثرات موازنه منفی انرژی بر بیماری های تولیدمثلی و متابولیکی

به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ از عوامل مهم ایجادکننده این نوع بیماری‌ها می‌توان به جیره گاوهای خشک که نادرست تنظیم شده باشند، اشاره کرد. شرایط زیان‌آور متابولیک می‌تواند با کاهش شدید وضعیت بدنی (Body Condition Score, BCS) اثرات ناخواسته‌ای بر رشد فولیکولی و عملکرد جسم زرد داشته باشد.

به‌نظر می‌رسد که بیماری‌های تولیدمثلی باعث کاهش شیر می‌شوند، اما درحقیقت این افزایش بی‌رویه و حساب شده تولید شیر است که باعث بیماری می‌شود. گاوهایی که تولید شیر بالاتری در دوره‌های قبل داشته‌اند، مشکلات بیماری‌های متابولیک و اختلالات هنگام زایمان آنها اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و مخصوصأ رابطه آن با ایجاد کیست تخمدانی بیشتر است.

میزان زیاد انرژی جیره (که باعث موازنه مثبت انرژی می‌شود) در اواخر شیردهی و دوران خشکی، باعث مشکلات تولیدمثلی در دوره بعد می‌شود. در تلیسه‌ها کمبود انرژی (موازنه منفی انرژی) باعث به تأخیر افتادن بلوغ می‌گردد که اگر در چرخه فحلی اتفاق افتاده باشد آن را متوقف و یا مختل می‌کند.

بیماری‌های متابولیک ۵۰٪ تمام موارد بیماری‌های گاو را در ۱۲ هفته اول پس از زایش که طی آن سوخت وساز انرژی و هموستاز بدن برای کنار آمدن با تولید شیر زیاد شده است تشکیل می‌دهند.

بیشتر بدانیم:
تغذیه و مدیریت در دوره خشکی در گاو شیری
اختلالات عفونی دستگاه تناسلی گاو ماده

بخش اعظم کربوهیدرات در شکمبه به اسیدهای چرب فرار (Volatile Fatty Acids, VFA) تبدیل می‌شود و مقدار کمی گلوکز برای جذب در روده‌ها باقی می‌ماند. پس گاو برای تأمین گلوکز خون، به گلوکونئوژنز کبدی وابسته است.

استات و بوتیرات به گلوکز تبدیل نمی‌شوند و تنها پروپیونات است که در این گلوکونئوژنز به کار می‌آید. این در حالی است که گاو نیز مثل سایر حیوانات، مقدار ثابتی گلوکز در خون دارد و سیستم اعصاب مرکزی هم به کمبود آن حساس است.

برای رحم آبستن، تولید شیر (چربی و لاکتوز) و تولید چربی (برای تأمین گلیسرول) نیز گلوکز لازم است. نیازهای انرژی گاو در اواخر آبستنی، ۷۵ درصد بیشتر از یک گاو غیر آبستن است و این نیاز هنگام اوج شیردهی به‌حساب نمی‌آید.

فیزیوپاتولوژی مشکلات متابولیکی بسیار پیچیده است، باید تقسیم‌بندی خاصی برای مصرف مواد مغذی در بافت‌ها اعمال شود که ازطریق تغییر در نسبت مواد مغذی دریافتی به‌وسیله بافت‌های مختلف صورت می‌گیرد.

اگر این تقسیم‌بندی سریع صورت نگیرد، بلافاصله مشکلات متابولیکی ظاهر می‌شوند. تغییرات متابولیک فقط به بافت پستان محدود نمی‌شود و با تغییراتی در سایر بافت‌های بدن نیز همراهی می‌شود. مثلا در بافت چربی باید لیپولیز افزایش یابد و در کبد گلوکونئوژنز.

در عضلات باید پروتئین به حرکت درآید و جذب و حرکت کلسیم هم با واسطه استخوان، کبد و کلیه باید تغییر یابد. شاید به همین خاطر است که گاو پرتولید بیش از اینکه حداکثر ماده خشک را دریافت کند به اوج تولید شیر می‌رسد و موازنه منفی انرژی ایجاد می‌شود.

موازنه انرژی خالص با غلظت گلوکز و کلسترول خون نسبت مستقیم و با اسیدهای چرب فرار و تری‌هیدروکسی بوتیرات خون نسبت عکس دارد، چون زمانی که گاو در موازنه منفی انرژی به‌سر می‌برد به اجسام کتنی و اسیدهای چرب متکی است.

تغییرات وضعیت بدن (BCS) و تأثیر آن بر باروری

چندین سال است که تغییرات وضعیت بدن برای تخمین تغییرات موازنه انرژی به‌کار می‌رود. در این شیوه، ارزیابی براساس امتیازبندی از ۱ تا ۵ است که هریک درجه آن معادل ۶۰ – ۲۵ کیلوگرم تغییر وزن بدن می‌باشد.

 Buttler و Smith در سال ۱۹۸۹ نشان دادند که کاهش شدید BCS می‌تواند روی درصد آبستنی در اولین تلقیح تأثیر بسزایی بگذارد. مطابق یافته‌های این محققان، کاهش BCS به مقدار 0/5 تا ۱ و مقادیری بیش از ۱، در ۵ هفته اول بعد از زایش منجر به آبستنی‌هایی با میزان‌های ۶۵، ۵۳ و ۱۷ درصد بیانجامد.

کاهش شدید درجه وضعیت بدنی در گاوهایی بیشتر اتفاق می‌افتد که این درجه درمورد آنها به هنگام زایمان مقدار بالایی داشته است. یکی از دلایل این موضوع را اشتهای کمتر گاوهای چاق بعد از زایمان ذکر کرده اند. درجات کمتر از 2/5، تأثیرات زیان آوری بر تولید مثل دارد. به طور کلی، تغییرات BCS در گاوهای پر تولید بیشتر است. چنین گاوهایی با درجات خوبی بین 3/25 - ۳ زایمان کرده اند اما در خلال ۵ هفته اول پس از زایمان به درجه 2/5 -۲ می‌رسند، لذا باروری آنها کاهش می‌یابد.

برای مطالعه کامل مقاله کلیک کنید:
تحلیلی بر تأثیرات موازنه منفی انرژی (NEB) بر باروری و بیماری های متابولیک در گاو شیری