بیماری مارک

به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ بیماری مارک درحقیقت یک نوع ازدیاد سیستم لمفاوی است (Lymphoprolif rative) و بنام‌های فلج مرغان- لمفوماتوز عصبی- لمفوماتوز احشائی- لکوز حاد، فلج منتشر، نامیده شده که بسیاری ازاندام‌ها و بافت‌ها را مبتلا کرده و تمایل خاصی به اعصاب سطحی دارد.

مارک در سال ۱۹۰۷ یک بیماری را در چهار جوجه خروس در مجارستان که دارای علائم اختلال در حرکت و تورم سراسری اعصاب بود گزارش نمود. سپس بیماری در آمریکا، هلند، انگلستان، آلمان، ژاپن و تقریباً تمام دنیا مشاهده گردید. وقوع بیماری در ایران متداول است.

بیماری مارک اصولاً مرغان را آلوده کرده ولی بیماری در بوقلمون، قرقاول، مرغابی، قو، کبک، بلدرچین دیده شده و جراحاتی نظیر مارک در غاز، قناری و مرغ عشق نیز گزارش گردیده است.

در سال ۱۹۶۱ بیگزوکمپبل (Biggs & Campbell) نام مارک را برای بیماری پیشنهاد نمودند که در سال ۱۹۶۲ این نام توسط اولین کنفرانس جهانی انجمن بیماری‌های طیور پذیرفته شد.

دلایل بروز بیماری مارک

طرز انتقال و واگیری بیماری مارک

بیماری در میان توده‌های طیور منتشر بوده و علی‌رغم انتشار عفونت، غیرقابل پیش‌بینی بودن وقوع آن از شمای اصلی بیماری است. تلفات بین گله‌ها و همچنین سالن‌های یک مرغداری متفاوت است.

درباره تناوب بین ویروس تولیدکننده شکل کلاسیک و حاد مارک اطلاعات کامل در دسترس نیست به هرحال ممکن است هر سه نوع ویروس در یک گله موجود باشد.

سنی که در آن سن عفونت اتفاق می‌افتد متغیر است ولی تحت شرایط تجارتی معمولاً در هفته اول بعد از تولد است. یک گله آلوده در تمام طول عمر عفونی باقی مانده و بسیاری از طیور دفع ویروس را ادامه می‌دهند. ویروس به‌سرعت از گله آلوده به گله سالم از راه هوا منتشر می‌شود و از پرنده‌ای به پرنده دیگر بوسیله تماس مستقیم و غیرمستقیم انتقال می‌یابد. دستگاه تنفس احتمالاً مهم‌ترین راه ورود ویروس بوده ولی انتقال از راه‌های چشم و بینی و گلو نیز انجام می‌گیرد. شواهدی بر انتقال بیماری از راه تخم موجود نیست.

ویروس در بزاق، ترشحات بینی و نای، مدفوع و سلولهای اپیتلیال ریشه پرها موجود است.بنظر می‌رسد که سلولهای ریشه پرها مهمترین منبع عفونت بوده و پوسته پرها در بستر و گرد و خاک مرغداران مسئول عفونت زائی باشد.

بستر آلوده بعد از ۱۶ هفته عفونی زاد می‌باشد.

ویروس برای هفته‌ها در بدن سوسک آلفیتوبیوس دیاپرینوس(Alphitobius diaperinus) باقی مانده و از بالغ به لارو نیز منتقل می‌شود. نقش کنه آرکاس پرسیکوس نیز اخیراً در انتشار بیماری مورد توجه قرار گرفته است. مایت‌ها که از خون تغذیه می‌کنند و یا شپش‌های بدن که از فلس پرها تغذیه می‌نمایند ممکن است به‌عنوان نگهدارنده و یا ناقل باشند.

پشه‌های کولکس پی‌پینس و کولکس کینکوفاسیاتوس(Culex pipiens,C.quinquefasciatus) بعد از خوردن خون پرنده مبتلا فقط در صورت تزریق شدن به داخل شکم جوجه‌ها بیماری‌زا بوده‌اند. انتشار بیماری از گونه‌ای به گونه دیگر مثلاً از مرغابی به بوقلمون و بالعکس تقریباً هیچ است.

عوامل متعددی روی شدت بیماری در یک پرنده و شدت بیماری و واگیری بیماری در یک گله اثر می‌گذارد. غیر از وضعیت ژنتیکی پرنده، جنس و زمان آلوده شدن و عوامل محیطی، پادتن مادری در وقع شدت بیماری موثر است. حتی در حضور ایمنی پاسیو حاصله از پادتن مادری عفونت ممکن است توسعه یابد که بسته به حدت سویه ویروس می‌باشد.

سویه‌هائی که بیماری‌زائی بیشتری داشته باشند بیماری شدیدتر در یک پرنده و وقوع بیشتر در یک گله را تولید می‌کنند. چون که بیشتر گله‌ها با بیش از یک سویه ویروس مبتلا می‌باشند بنابراین اگر ابتدا عفونت توسط یک سویه غیربیماری‌زا یا سویه خفیف ایجاد شده باشد، مقداری ایمنیت ایجاد شده که در نتیجه نسبت به عفونت بعدی با سویه بیماری‌زا مقاومت بیشتری خواهد بود.

اواوسیست کوکسیدی‌ها ممکن است حامل ویروس بوده و کوکسیدیوز نیز خود عامل مستعدکننده برای بیماری می‌باشد. بعضی از نژادها و تیره‌های مرغ نسبت به این بیماری حساس‌تر می‌باشند.

نشانه‌های بیماری مارک

تشخیص بیماری مارک

تشخیص بیماری با مشاهده جراحات در اعصاب، چشم و یا احشاء امکان‌پذیر است توجه به واگیری بیماری و سن جوجه‌های مبتلا تا اندازه‌ای می‌تواند آنرا از لکوزلمفوئید متمایز سازد. برای تشخیص قطعی می‌توان بوسیله واکسن فلورسانت آنتی‌بادی پادگن ویروس را در ریشه پر جستجو نمود. همچنین بوسیله آزمایش ژل دیفوزیون وجود پادتن را در سرم مرغ‌ها بررسی کرد. تزریق بافت‌های مبتلا به جوجه‌های نژاد حساس وسیله مطمئنی برای جدا ساختن ویروس می‌باشد. ضمناً می‌توان مستقیماً بافت‌های مبتلا را کشت داد و ویروس را جدا ساخت.

کنترل و پیشگیری بیماری مارک

منبع: دکتر محمد حسن بزرگمهری- بیماری‌های طیور ، انتشارات واحد فوق برنامه دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی ، چاپ اول ، تهران، فروردین ۱۳۶۴.