گزارش یک دامپزشک از شرایط اجتماعی و اقتصادی در دوران کورونا

به گزارش «سرویس دامپزشکی» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ همانطور که همگی می‌دانیم گرانی بنزین (که باعث شده هزینه رفتن به بستر بیمار برای معاینه از هزینه ویزیت هم بیشتر شده باشد) و گرانی ناگهانی دارو (از حداکثر سه قلم دارویی که تجویز می‌شود دامدار اغلب به‌خاطر کمبود نقدینگی فقط دو یا حتی یک مورد را تهیه می‌کند) و افزایش اندک سطح دستمزد خدمات دامپزشکی همچنین افزایش قیمت خوراک دام، در منطقه محرومی که من مشغول به کار هستم (خراسان جنوبی منطقه زیرکوه) دامداران تحت فشار زیادی هستند.

علاوه بر این‌ها به‌علت نابسامانی در بازار گوشت که از تابستان گذشته شروع شده و همچنان ادامه دارد، بیشتر دام‌های پرواری به فروش نرفته‌اند!

در بازار فصلی عید قربان و غدیر گذشته نیز به دلیل دست‌اندازی وزارت صنایع برای شیوه خرید و فروش دام ناگهان سدی برای فروش دام ایجاد شد. امروز شخص دامداری با نقدینگی کم، به‌خاطر گرانی‌ها و درعین‌حال محصول نهایی حرفه‌اش (دام) مدام با مصرف خوراک دستی در زمستان فشار مالی بیشتری را متحمل شد ولی زمینه‌ای برای فروش دام فراهم نشد و گردش مالی دامداران با بحرانی سخت روبرو شد. به اندازه‌ای این فشار طاقت‌فرسا بود که در تمام ۵ نانوایی این منطقه (در محل شهرستان. خبری از روستاها ندارم) تعداد مواردی که نان نسیه می‌خرند، افزایش پیدا کره است!! حال بماند که تنها نان برای تامین قوت لایموت کافی و مناسب نیست.

بیشتر بدانیم:
وظایف دامپزشکان در بلایای طبیعی مانند سیل
نگرانی دامداران درپی کمبود شدید ذرت دانه‌ای

با درنظر گرفتن این مهم که در شهرستانی به این کوچکی اگر در یک مقطع زمانی برای خرید نان این‌چنین به مشکل بربخورند بدا به حال دو ماه آینده درصورتی که بازار دام رونق پیدا نکند. موضوع و مشکل بسیار مهمی که باید به آن اشاره کنم اینست که اغلب برای خرید دام و پروار کردن، زیر قرض وام‌های حداقل سی میلیون تومانی رفته و برای فصل جدید مجدد وام جدید و اضافه شدن به رقم بدهی‌های دامدار یک دور باطل فشار مالی برای آنها ایجاد کرده است.

بیماری کرونا نیز باعث شده وضعیت اشتغال دکان‌داری کوچک دامداران دوشغله هم به مشکل بخورد (باتوجه به اینکه کار دامداری خود به‌تنهایی یک کار تمام وقت و طاقت‌فرسا است) و به‌کلی روح و روان سرپرست‌های خانوار را بسیار پریشان است. پریشانی را گاه‌به‌گاه از سر و صدای دعواهای خانوادگی در همسایگی و حضور پلیس اجتماعی، می‌توان کمی درک کرد بطوری‌که حداقل یک مورد هر دو روز یکبار به‌چشم می‌خورد!

هر روز پس از بازگشت از کار و بعضی اوقات رانندگی‌های طولانی با خوندن اخبار نابسامان اقتصادی در شبکه‌های مجازی، طعم تلخ تسلسل باطل وضع موجود رو در بیشتر و بدتر احساس می‌کنم و احساس ترس از آینده مبهم تمام وجودم را می‌گیرد. کار منِ که دامپزشک هستم بستگی به توان اقتصادی دامدار دارد. چقدر می‌توانم با خنده و شوخی در حین ویزیت، دقایقی دامدار را از فشارهای گفته شده برهانم یا بتوانم با قسطی گرفتن حق ویزیت برخی از دامداران کمک حالشان باشم...؟!

درنهایت این رو هم بدانید دو شب پیش که برای یک تزریق اپیدورال ساده به یکی از روستاهای نزدیک رفتم؛ ملخ از سر و تنم بالا می‌رفت و مجبور شدم برای انجام یک کار چند دقیقه‌ای کوتاه از عینک محافظ استفاده کنم. روز بعد در اخبار شنیدم هجوم ملخ‌ها هم به تمام مشکلات منطقه اضافه شده که اگر نتوان آنرا کنترل کرد حکایت از رقابت غذایی ملخ با گوسفندان در مراتع و همینطور ازبین رفتن محصول‌دهی هر دو سال یکبار زرشک خواهد داشت ...

این روزها امنیت روانی همه ما به‌خاطر اقتصاد نابسامان مختل شده است و هیچکس از آن مبرا نیست چراکه همه رنجیروار به‌هم وصل هستیم و راه گریزی نیست.

دکتر بهناز نوروزی در چهاردهمین روز از اردیبهشت سال ۹۹