به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ تولیدمثل فرایندی فرعی در تولید بهشمار میرود و چون کمبود مختصر مواد مغذی روی آن اثر میگذارد و ازطرف دیگر توارثپذیری صفات تولیدمثلی نیز بسیار کم میباشد، از اینرو نقش کلیدی تغذیه را در باروری و تولیدمثل نباید ازنظر دور داشت.
رشد فولیکولی
گاوهای نر نیز همانند گاوهای ماده به شرایط تغذیهای بد حساساند. زمانی که گاو نر در چنین شرایطی قرار میگیرد (استرس، گرما، توکسینها و...) تغییرات مضر در سلولهای زایای اسپرم در بیضه باعث کاهش کیفیت اسپرم در چند هفته بعد میگردد.
موازنه منفی انرژی ممکن است رشد فولیکولی را با ساز وکار مختلفی مختل کند. تغییر در روند آزاد شدن گنادوتروپینها یا تغییر فاکتورهای رشد را ازجمله این ساز وکار میدانند.
در اواخر آبستنی، فیدبک منفی انرژی ناشی از مقادیر بالای استروئیدها ازطریق تأثیر بر محور هیپوفیز – هیپوتالاموس باعث کاهش LH میشود و پیکهای موقت FSH را نیز سرکوب میکند.
این حالت یک ناباروری فیزیولوژیک بعد از زایمان بهشمار میرود و تغییرات در موازنه انرژی میتواند با ساز و کار مشابهی باعث ناباروری شود.
IGF-I (Insulin-Like Growth Factor I) فاکتور رشد است که هنگام موازنه منفی انرژی، غلظت آن در خون پایین میآید. انسولین و IGF-I مشخصأ روی رشد فولیکولی تأثیر مثبت دارند و کاهش IGF-I در اولین موج فولیکولی باعث کاهش حساسیت فولیکول غالب نسبت به LH میشود.
سوماتوتروپین روی جسم زرد اثر میگذارد، چون گیرندههای آن روی سلولهای بزرگ جسم زرد قرار دارد و در اثر انتخاب ژنتیکی گاوها برای تولید شیر بیشتر نسبت انسولین به سوماتوتروپین از 6/1 به 4/2 کاهش یافته است.
موازنه منفی انرژی باعث کاهش تعداد پالسهای LH و تأخیر در روند رشد موج فولیکولی میشود. همچنین افزایش اسیدهای چرب غیراستری بهعلت حرکت چربی از ذخایر آن در بدن، هنگام موازنه منفی انرژی، باعث کاهش ترشح GnRH میشود که خود مهمترین هورمون تنظیمکننده رشد فولیکولی میباشد.
Thatcher و همکارانش نشان دادند که با بهبود وضعیت موازنه انرژی نسبت جمعیت فولیکولهای بزرگ در مقایسه با فولیکولهای کوچک افزایش مییابد.
اثرات موازنه منفی انرژی بر قابلیت جسم زرد و پروژسترون
فولیکولی که رشد ناقص داشته باشد بعد از تخمکگذاری، جسم زرد ضعیفی تولید خواهد کرد. Villa- Godoy و همکاران چنین اظهار میدارند که موازنه انرژی ۹ روز پس از زایش با غلظت پروژسترون سرم در سیکلهای اول تا سوم ارتباط دارد.
این ارتباط در سیکل سوم (زمانی که امکان موازنه منفی مطرح میشود) بیشتر است و میزان متوسط پروژسترون در مرحله Diestrus گاوهایی که در موازنه منفی هستند، کمتر از سایر گاوها بوده است.
ازطرف دیگر، گاوهایی که در موازنه مثبت انرژی (Positive Energy Balance, PEB) هستند غلظت پروژسترون خون آنها مشخصأ بالاتر از سایر گاوها بوده است.
علت پایین بودن پروژسترون در گاوهای NEB در مطالعهای با پروژسترون اگزوژن در ایالات متحده، بالا بودن فعالیت متابولیک کبد و کلیرانس سریعتر آن از خون بیان شده است.
البته بالا بودن پروژسترون خون نیز همیشه امتیاز مثبتی بهشمار نمیرود و چنین گاوهایی بهعلت نشان دادن فحلی ضعیف و درجاتی از آنستروس، اکثرأ از گله حذف میشوند ولی به هرحال غلظت پروژسترون ۱۲ روز قبل از اولین تلقیح نسبت مستقیمی با درصد آبستنی ثبت شده داشته است.
در گاوهای هلشتاین هر یک نانوگرم پروژسترون اضافی در این دوره زمانی میتواند 12/4 درصد آبستنی را بهبود بخشد. همچنین مشخص شده است که تغییرات وزن گاوهای جرسی ۲۸ روز پیش از اولین تلقیح با این موضوع ارتباط دارد به نحوی که هر یک کیلوگرم کاهش وزن، 0/0۳ نانوگرم پروژسترون را کاهش داده است.
پس میتوان گفت میزان آبستنی (Conception Rate, CR) گاوی که ۵۰ کیلو وزن ازدست میدهد، 18/6 درصد پایین خواهد آمد.