استفاده از اسیدهای آلی در خوراک آبزیان

کاربرد اسیدهای آلی و نمک آن‌ها در پرورش آبزیان (بخش اول)

کاربرد اسیدهای آلی و نمک آن‌ها در پرورش آبزیان (بخش دوم)

کاربرد اسیدهای آلی و نمک آن‌ها در پرورش آبزیان (بخش سوم)

3) استفاده از اسیدهای آلی در خوراک آبزیان

در پی استفاده موفق از اسیدهای آلی در خوراک خوک و طیور، طیف وسیعی از اسیدهای آلی و نمک‌های آن‌ها (جدول 3) نیز در مطالعات مختلفی بر روی گونه‌های متفاوتی از آبزیان نظیر سالمون‌هایی چون قزل‌آلا رنگین‌کمان (Oncorhynchusmykiss)، آزادماهی اطلس (Salmosalar) و قزل‌آلای قطبی (Salvelinusalpinus) و گونه‌های گرمسیری نظیر تییلاپیا، کپور، گربه ماهی و میگو، مورد بررسی قرار گرفته و اثرات خوبی برای آن‌ها به ثبت رسیده است.

در آبزی پروری، برای هیدرولیز ساردین (Sardinepilchardus) به منظور تبدیل آن به خوراک لاروهای ماهی باس دریایی (Dicentrarchuslabrax) از 2.2 درصد اسیدفرمیک استفاده شد. بعد از 33 روز غذادهی، نتایج نشان داد که رشد ماهی‌ها غذادهی شده توسط ماهی هیدرولیز شده با اسیدفرمیک مشابه استفاده از ماهی هیدرولیز شده با آنزیم بود با این تفاوت که خوراک اول بقای لاروها در مقابل Vibrioanguillarum را به طور معنی داری (P <0.05) افزایش داد.

3-1) در خوراک سالمون‌ها

مطالعات اولیه با استفاده از اسید سوکسینیک و سیتریک در خوراک سالمون‌ها انجام شد. داده‌های مطالعات دهه 1990 نتایج استفاده از اسیدی‌فایرها در جیره سالمون‌ها را امیدوار کننده نشان می‌دهد. 

رینگو تأثیر جیره تجاری حاوی نمک سدیمی لاکتیک و پروپیونیک اسید بر روی قزل‌آلای قطبی (Arctic char) (Salvelinusalpinus) در آب لبشور با دمای 8 درجه سانتی‌گراد مورد بررسی قرار داد. ماهی تغذیه شده با 1% سدیم لاکتات بعد از 45 روز از 310گرم به 630 گرم افزایش وزن داشت درحالی که میانگین وزن ماهیان گروه شاهد به 520 گرم رسید (P <0.05) در حالی که افزودن 1% سدیم پروپیونات موجب سرکوب رشد درمقایسه باگروه کنترل شد (P <0.05). محتویات روده ماهیان گروه سدیم لاکتات حاوی مقدار کمتری آب، انرژی، لیپید، پروتئین و اسیدهای آمینه آزاد بود. مشاهده شد که خوراک دهی قزل‌آلاهای قطبی با دوزهای بالای خوراک تجاری موجب بروز حالتی مشابه اسهال در ماهیان شد اما ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی سدیم لاکتات این حالت را نداشتند که احتمالا به علت پایین بودن مقادیر ریزمغذی‌ها و آب در محتویات روده آن‌ها باشد. به نظر می‌رسد اثر محرک رشدی لاکتات جیره در این گونه ماهی، به علت تخلیه نسبتاً آهسته محتویات معده این ماهی باشد و این امر موجب افزایش زمان برای اثرگذاری بیشتر نمک اسید لاکتیک بر باکتری‌های بیماری‌زا شود. 

این محقق در مطالعه‌ای مشابه افزایش قابل توجه رشد (P <0.05) این ماهی را با 1٪ سدیم استات گزارش کرد، در حالی که 1٪ سدیم فرمات در مقایسه با گروه شاهد فقط یک افزایش رشد ناچیز را نشان داد. اثر افزایش رشدی سدیم استات را می‌توان با افزایش میزان مصرف و افزایش قابلیت هضم اجزای خوراک توجیه کرد. چرا که افزودن 1% سدیم استات به طور معنی داری ضریب هضم پذیری (P <0.05) پروتئین و لیپیدها و اسیدهای چرب ضروری را تحت تاثیر قرار می‌دهد. چنین نتایجی با استفاده از دوزهای مشابه در مطالعه بر روی رشد آزادماهی اطلس (Atlantic salmon) (Salmo salar) به دست نیامد. با این حال میزان میرگ و میر آن‌ها از 19.9٪ به 15.2٪ کاهش یافت (12,13). احتمالا این که یکی از تفاوت‌های قابل توجه بین این دو گونه، اختلاف در زمان ماندن غذای حاوی لاکتات در معده ماهی قزل‌آلای قطبی است و این که به نظر می‌رسد اسید لاکتات یا سدیم لاکتیک در قسمت فوقانی دستگاه گوارش تأثیر می‌گذارد، توضیحی برای اختلاف نتایج حاصل باشد.

در مطالعه بر روی خوک‌ها نشان داده شده که اسیدهای آلی جذب مواد معدنی را افزایش می‌دهد. لذا از آنجایی که در دسترس بودن فسفر جیره غذایی با پایه پودرماهی، نقش مهمی در پرورش سالمون‌ها ایفا می‌کند، اسیدی‌کننده‌های مختلفی تحت این شرایط آزمایش شده‌اند.

ویلما و لال تأثیر اسید فرمیک را بر در دسترس بودن فسفر در جیره ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان (Rainbow trout) (Oncorhynchusmykiss) بررسی کردند و افزایش قابل توجه (P <0.05) هضم فسفر در خوراک حاوی 10میلی‌لیتر/کیلوگرم اسید فرمیک را گزارش دادند.

سوگیرا و همکاران نشان دادند که با افزودن اسید فرمیک به جیره، در دسترس بودن منیزیم و کلسیم در غذای ماهی افزایش یافت (P <0.05). در دسترس بودن منیزیم و کلسیم در غذای قزل‌آلای رنگین‌کمان با حضور اسید سیتریک به شدن تحت تاثیر قرار گرفت. رژیم غذایی شامل 5٪ اسید سیتریک بدون کاهش مصرف خوراک یا اشتها، فسفر موجود در مدفوع ماهی را تقریبا 50٪ کاهش می‌دهد. همچنین موجب افزایش هضم سایر مواد معدنی نظیر آهن، منیزیم، منگنز و استرانسیم نیز می‌شود. در مقابل، استفاده از اسید سیتریک در جیره ماهی قرمز (Carassiusauratus) بر در دسترس بودن مواد معدنی تاثیر نداشت اما افزودن 5% اسیدی‌فایر به خوراک باعث کاهش قابل توجه مصرف خوراک شد. افزودن سیترات سدیم (5٪) به جیره ماهی قزل‌آلا رنگین‌کمان نیز به طور قابل ملاحظه‌ای در دسترس بودن کلسیم و فسفر را بهبود بخشید اما از مقدار اثر اسید سیتریک کمتر بود. 

می‌توان نتیجه گرفت که افزودن اسید سیتریک به جیره قزل‌آلا رنگین‌کمان چنگاله شدن کلسیم و فسفر را تنظیم می‌کند و نتیجتاً حلالیت فسفات کلسیم را افزایش و دردسترس بودن فسفر و مواد معدنی را بهبود می‌بخشد. 

مطالعاتی روی قزل‌آلا رنگین‌کمان انگشت قد با 5 رژیم غذایی مختلف (یک گروه؛ شاهد، سه گروه؛ جیره حاوی 0.5، 1 و 1.5% مخلوط اسیدهای آلی (اسید فسفریک و نمک آن به همراه اسید سوربیک) و یک گروه؛ جیره حاوی ppm40 فلاوومایسین) صورت گرفت. بعد از 3 ماه بهبود رشد با افزایش غلظت اسید مشاهده شد. دوزهای 1 و 1.5% موجب بهبود قابل توجه (P <0.05) نرخ ویژه رشد (SGR) به نسبت گروه کنترل شد. بهبود رشد گروه 1.5% اسید مشابه گروه آنتی‌بیوتیک بود با این تفاوت که نرخ تبدیل خوراک (FCR) کمی کمتر بود.

در مطالعه‌ای آزادماهی اطلس توسط پودرماهی غنی شده با 1.4% پتاسیم دی فرمات (یک نمک پتاسیمی اسید فرمیک) تغذیه شد و نشان داده شد که نرخ ویژه رشد (SGR) در مقایسه با گروه شاهد میل به افزایش (P =0.055) داشت. بعلاوه در گروه‌های تغذیه شده با 0.8 و 1.4% پتاسیم دی فرمات، تبدیل خوراک به طور معنی داری افزایش یافت و یکنواختی ماهیان در گروه بهبود یافت. این مطلب که پودرماهی حاوی پتاسیم دی فرمات در جیره سالمون‌ها موجب افزایش قابل توجهی در رشد و بهبود قابلیت هضم پروتئین و چربی می‌شود، در بررسی‌های قدیمی‌تر نیز تایید شده است.

بیشتر بدانیم:

احتیاجات غذایی آبزیان

مدیریت تغذیه ماهیان گرم آبی

تغذیه ماهیان پرورشی

3-2) گونه‌های گرمسیری

راملی و همکاران پتاسیم دی فرمات (KDF) را با غلظت‌های (0.2، 0.3 و 0.5٪) به عنوان محرک رشد در طول دوره 85 روزهدر جیره تیلاپیا مورد بررسی قرار داند (جدول 5). همچنین ماهی‌ها از روز دهم به مدت 20 روز به صورت خوراکی در معرض Vibrioanguillarum به غلظت CFU105 در هر روز قرار داده شدند. مشاهده شد که پتاسیم دی فرمات از روز 1 تا 85 به طور قابل توجهی موجب افزایش مصرف خوراک (P <0.01)، وزن زنده (LWG) (P <0.01)، نسبت تبدیل خوراک (FCR) (P <0.01) و نسبت بهره‌وری پروتئین (PER) (P <0.05) شد. میزان زنده مانی نیز در این گروه بعد از مواجهه با V. Anguillarum در روزهای 10 تا 30 در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی‌داری (P <0.01) بالاتر بود که این اثر هم وابسته به دوز بود و نویسندگان این نتیجه را گرفتند که دوز 0.2% پتاسیم دی فرمات یک ابزار کارآمد برای کنترل V. Anguillarum در پرورش تیلاپیا گرمسیری می‌باشد.

در سال 2009 محققین چینی، تأثیر رژیم‌های غذایی پتاسیم دی فرمات (KDF) با غلظت‌های 3، 6، 9 و 12 گرم در کیلوگرم، یک محرک رشد غیر آنتی‌بیوتیکی و سه جیره حاوی محرک آنتی‌بیوتیکی فلاوومایسین (mg/kg8)، کوئینوستون (mg/kg100) و مخلوط فلاوومایسین و کوئینوستون (mg/kg4+ mg/kg50) را باهم بر عملکرد رشد، میزان تبدیل خوراک و فلورمیکروبی روده تیلاپیای هیبرید مقایسه کردند.

نتایج نشان می‌دهد که افزودن KDF و آنتی‌بیوتیک‌های غذایی بر عملکرد رشد تیلاپیا، میزان تبدیل غذا یا بقا در مقایسه با گروه شاهد تغییر معنی‌داری نداشت. اما در بین گروه‌ها، ماهیان گروه پتاسیم دی فرمات 3 و 6، بهبود در عملکرد رشد و نرخ تبدیل خوراک (FCR) داشتند اما در مقایسه با گروه مخلوط دو آنتی‌بیوتیک، مقدار نرخ تبدیل خوراک (FCR) و نرخ ویژه رشد (SGR) پایین‌تری داشتند. همچنین نشان داده شد که جیره غذایی حاوی مخلوط آنتی‌بیوتیکی و جیره‌های حاوی اسیدهای آلی بر تغییرات مثبت در فلور باکتریایی روده موثر بوده‌اند.

در مطالعه دیگری با هدف بررسی اثرات (KDF) با غلظت‌های 0.1، 0.2 و 0.3درصد در 60 روز پرورش بر عملکرد رشد و ایمنی تیلاپیا (O. niloticus) انجام شد. در انتهای دوره آزمایش، در گروه‌های 0.2٪ و 0.3٪ KDF مصرف خوراک، افزایش وزن زنده، نرخ ویژه رشد (SGR)، نرخ تبدیل خوراک (FCR) و نسبت بهره‌وری پروتئین (PER) و به صورت همزمان، قابلیت هضم پروتئین در دسترس به میزان قابل توجهی بهبود یافت .(P <0.05) به نظر می‌رسد جیره حاوی 0.3٪ KDF باعث تحریک فلور مفید روده‌ای می‌شود؛ تکثیر در فلور باکتریایی مفید همراه با فعالیت نسبی ایمنی سلولی و ایمنی ذاتی همورال مشاهده شد. برای بررسی ایمنی‌زایی این فرآورده در تیلاپیا، ماهی‌ها در معرض محیط واجد Aeromonashydrophila قرار گرفتند و مشاهده شد که مرگ و میر تجمعی در گروه‌های KDF از گروه شاهد کمتر بود و مقاومت به بیماری‌ها به صورت وابسته به دوز افزایش می‌یابد.

در مطالعه‌ای دیگر بر روی تیلاپیا (Oreochromisniloticus) رفتار تغذیه‌ای ماهی با استفاده از اسیدهای آلی مختلف مورد بررسی قرار گرفت. اسید سیتریک در غلظت mol/L6-10-2-10 و اسید لاکتیک درغلظت mol/L5-10-2-10 اشتها (با باز و بسته شدن دهان ماهی "گاز گرفتن غدا" به صورت اتوماتیک ثبت شد) را تحریک می‌کنند، درحالی که استیک اسید در غلظت mol/L3-10 یا mol/L5-10 هیچ تاثیر معنی‌داری بر تیلاپیا نیلی نداشت.

در مطالعه‌ای اثرات مخلوط اسید/نمک (شامل فرمات کلسیم، پروپیونات کلسیم، لاکتات کلسیم، فسفات کلسیم و اسید سیتریک) در سطوح مختلف (0.5، 1 و 1.5٪) بر عملکرد رشد ماهی تیلاپیا که به مدت 8 هفته دو بار در روز با غذایی پلت حاوی 31٪ پروتئین خام غذادهی می‌شدند، مورد بررسی قرار گرفت. ترکیب درغلظت 1.5% منجر به افزایش عددی 11٪ وزن زنده در مقایسه با گروه شاهد شد و نتایج مشابه افزودن 0.5% اکسی تتراسایکلین بود.

در سال 2014 محققین دو نمک اسید آلی کلسیم پروپیونات و کلسیم لاکتات در غلظت‌های 0.5، 1 و 1.5 درصد را بر روی ماهی‌های انگشت قد تیلاپیا نیل (Oreochromisniloticus) طی 90 روز پرورش، مورد بررسی قرار دادند.ماهی‌های گروه 1٪ کلسیم لاکتات، در مقایسه با سایر گروه‌ها، وزن نهایی، افزایش وزن (WG)، نرخ ویژه رشد (SGR)، نسبت بهره‌وری پروتئین (PER)، مقدار پروتئین تولیدی (PPV)، حفظ انرژی (ER) و بهترین نرخ تبدیل خوراک (FCR) و ضریب هضم ظاهری بالاتر پروتئین خام (CP)، انرژی ناخالص (GE)، کلسیم (Ca)، فسفر (P)، پتاسیم (K) و سدیم (Na) را داشتند. همچنین مقدار هموگلوبین (Hb)، هماتوکریت (Ht) و پروتئین تام سرم خون ماهیان این گروه بهبود یافته بود در حالی که AST و ALT در این ماهی‌ها کاهش داشت.

در سال 2009 یک آزمایش 14 هفته‌ای برای برای تعیین اثرات ترکیب جدید اسید آلی (0، 1، 2 یا 3 گرم بر کیلوگرم) و یا 2 گرم کیلوگرم دی فرمات پتاسیم خوراک بر روی تیلاپیای هیبرید قرمز (Oreochromis spp.) انجام شد. همچنین پس از اتمام دوره، مقاومت ماهی‌ها با غوطه ور شدن در محیط واجد استرپتوکوکسآگالاکتیا به چالش کشیده شد. در رشد، مصرف خوراک و هضم مواد مغذی علی‌رقم پیشرفت به سمت بهبود اما تفاوت‌ها معنی دار نبود. PH جیره و متعاقباً PH مواد موجود در معده و روده‌ها کاهش یافت. تعداد تام باکتری‌های مدفوع از (CFU) 108 × 1.81 در نمونه شاهد به طور معنی‌داری (P <0.05) کاهش یافت و به کمتر از (CFU) 108 × 0.67 در نمونه‌های آزمایش رسید. مرگ و میر تجمعی پس از مواجهه با استرپتوکوک در گروه شاهد بیشتر از سایر گروه‌ها بود. 

در سال 2013 مطالعه‌ای به منظور بررسی تأثیر جیره حاوی سطوح مختلفی از اسیدی فایر (1، 2، 3 و 4 میلی لیتر/کیلوگرم) بر عملکرد رشد، مصرف خوراک و برخی از شاخص‌های خونی و همچنین ایجاد مقاومت به Vibrioanguillarum در ماهی انگشت قد تیلایپیا نیل (Oreochromisniloticus) صورت گرفت. ماهی‌ها به مدت 60 روز، روزانه به مقدار 3% وزن بدن خود خوراک‌دهی شدند. نتایج بین گروه تغذیه شده با خوراک واجد اسیدی‌فایر و گروه کنترل اخلاف معنی‌داری (P <0.05) را نشان داد. آنزیم‌های کبدی و آزمون کلیه‌ها به طور معنی‌داری (P> 0.05) تحت تاثیر مکمل اسیدی قرار نگرفت، در حالی که پروتئین تام سرم به طور معنی‌داری (P <0.05) افزایش یافت. در تمام گروه‌های تغذیه شده با خوراک حاوی اسیدی فایر، پس از مواجهه با Vibrioanguillarum در مقایسه با گروه کنترل مقدار مرگ و میر به طور معنی‌داری (P <0.05) کاهش داشت. از این مطالعه می‌توان نتیجه گرفت که افزودن اسیدی‌فایرها در سطوح 3 تا 4 گرم بر کیلوگرم به جیره غذایی ماهی تیلایپای نیل، موجب بهبود سلامت و افزایش مقاومت ماهی در برابر عفونت باکتریایی با V. Anguillarum و نیز افزایش اشتهای تیلاپیا می‌شود.

در مطالعه‌ای تاثیر مخلوط اسید فرمیک، پروپیونیک و کلسیم پروپیونات به غلظت‌های 0.1 و 0.2 درصد در خوراک را با خوراکی حاوی 0.05% اکسی تتراسایکلین بر شاخص‌های رشد، مقاوت به بیماری‌ها، فاکتورهای خونی و پاسخ‌های ایمنی ماهی انگشت قد تیلاپیا (Oreochromisniloticus) طی 60 روز پرورش مورد مقایسه قرار گرفت. گروه 0.2% اسیدی فایر در مقایسه با سایر گروه‌ها در پایان 60 روز بهبود قابل توجهی در وزن نهایی بدن (FBW)، افزایش وزن (WG)، نرخ ویژه رشد (SGR) و نرخ تبدیل خوراک (FCR) داشت. تعداد تام اریتروسیت، هموگلوبین، پلاکت‌ها، لکوسیت‌ها و مقدار هماتوکریت و MCH در گروه‌های تغذیه شده با اسیدی‌فایر پس از 30 روز در مقایسه با گروه کنترل و گروه آنتی‌بوتیک به طور معنی‌داری افزایش یافت. بیشترین تغییرات مثبت معنی‌دار در درصد لنفوسیت و نوتروفیل‌ها و مقدار MCV در گروه 0.2% اسیدی‌فایر مشاهده شد همچنین ماهی‌های این گروه بیشترین مقدار پروتئین، چربی توده بدنی، اینترلوکین-1β و TNFα را داشتند. کمترین مقدار تام باکتری‌های گوارشی نیز در گروه 0.2% اسیدی‌فایر و پس از آن در گروه 0.1% مشاهده شد. فعالیت سرمی لیزوزیم و نیتریک اکساید نیز بعد از 30 روز پرورش در گروه 0.2% اسیدی فایر به طور معنی داری بیشتر از سایرین بود. کمترین پارامترهای ایمنی در گروه آنتی‌بیوتیک ثبت شد. همچنین بیشترین ایمنی‌زایی در برابر آئروموناس سوبریا در گروه 0.2% اسیدی فایرو بعد از آن به ترتیب در گروه‌های 0.1% اسیدی‌فایر و آنتی‌بیوتیک ثبت شد.

تحقیقات بیشتری در مورد ماهی سیم دریایی (Pagrusmajor) به منظور تعیین میزان مصرف فسفر پس از تغذیه با اسیدهای آلی، از 1% از هریک از اسیدهای سیتریک، مالیک و لاکتیک در سه گروه تغذیه‌ای مجزا استفاده شد. بهبود معنی داری در وزن زنده و نسبت تبدیل خوراک در گروه اسید سیتریک در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد، اما اسید مالیک یا لاکتیک عملکرد را بهبود نبخشیدند. دفع فسفر نیز در هر سه گروه به طور قابل توجهی کاهش یافته بود که در مورد اسید سیتریک این افزایش هضم فسفر و همچنین افزایش هضم سایر مواد معدنی در خوراک ماهی با سایر گزارشات موافق است.

Baruah و همکاران استفاده از اسیدهای آلی را بر روی کپور ماهی روهو (Labeorohita) مورد بررسی قرار دادند و اثرات متقابل سطوح پروتئین جیره، آنزیم فیتاز باکتریایی و مقدار اسید سیتریک را بر معدنی شدن استخوان‌ها در بچه ماهی‌های روهو مشخص کردند. داده‌های آنها نشان داد که افزودن 3٪ اسید سیتریک به جیره واجد پروتئین کم (25٪) یا با پروتئین بالا (35٪) موجب کاهش قابل توجه PH غذا و روده می‌شود. بعلاوه مقدار خاکستر استخوانی نیز به طور قابل توجهی افزایش یافت.

آنها در یک مطالعه پیگیرانه (follow-up study) دیگر در سال 2007 اثرات سینرژیک اسید سیتریک و فیتاز بر قابلیت هضم مواد مغذی و عملکرد رشد کپور هندی را دوباره با جیره‌های واجد پروتئین کم (25٪) و پروتئین بالا (35٪) بررسی کردند. اسید سیتریک در هر دو رژیم غذایی به طور قابل توجهی وزن زنده و نرخ ویژه رشد (SGR) را در بچه کپورها افزایش داد، در حالی که نرخ تبدیل خوراک (FCR) کاهش یافت. هیچ اثری بر نسبت بهره‌وری پروتئین (PER) و استفاده از پروتئین خالص (ANPU) مشاهده نشد. 

Owen و همکاران مقدار 0.2% سیدیم بوتیرات را به دو نوع خوراک گربه ماهی آفریقایی Clariasgariepinus)) که دو منبع سرشار از پروتئین متفاوتی داشت (پودر ماهی/کنجاله سویا) افزودند. در مقایسه با گروه شاهد، کمی رشد بیشتر (نرخ ویژه رشد (SGR) 4.7%) و یک کاهش همزمان در نرخ تبدیل خوراک (FCR) (4.1%) در گربه ماهی‌های گروه تغذیه شده با پودرماهی واجد سدیم بوتیرات دیده شد هرچند تغییرات این دو شاخص معنی‌دار نبود همچنین در گروه تغذیه شده با کنجاله سویا واجد سدیم بوتیرات، هیچ تغییری مشاهده نشد. 

اسید فوماریک با غلظت‌های 0.5، 1، 1.5 و 2 گرم بر کیلوگرم جهت بررسی اثرات تحریک رشد و مقاومت در برابر آئروموناسسوبریا طی یک دوره پرورشی 84 روزه بر روی گربه ماهی آفریقایی (Clariasgariepinus) مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان گروه غلظت 1 به طور معنی‌داری میزان رشد بیشتری نسبت به گروه شاهد داشتند. در میزان وزن‌گیری، نرخ ویژه رشد (SGR)، نرخ تبدیل خوراک (FCR) و درصد بقا بین گروه تغذیه شده با غلظت 1 اسیدآلی با گروه تغذیه شده با غلظت 2 اسیدآلی اختلاف معنی‌داری بود. بیشترین مقدار هموگلوبین، PCV، RBC و WBC در ماهیان گروه تغذیه شده با غلظت 0.5 اسید آلی و پایین‌ترین مقدار برای گروه تغذیه شده با غلظت 1 اسیدآلی ثبت شد. همچنین میزان بقا در همه گروه‌ها نسبت به گروه شاهد بهبود یافت.

عملکرد نمک‌ها یا اسیدهای آلی کلسیم لاکتات (با غلظت‌های 1.5 و 3%)، اسید سیتریک (با غلظت‌های 0.75 و 1.5%) و پتاسیم دی فرمات (با غلظت‌های 0.75 و 1.5%) بر رشد و فعالیت آنزیم‌های گوارشی بچه ماهی‌های شوریده قرمز (Sciaenopsocellatus) طی 8 هفته پرورش صورت گرفت. PH خوراک پس از افزودن مکمل در گروه‌های اسید سیتریک (غلظت 0.75= 5.63 و غلظت 1.5= 5.36) و پتاسیم دی فرمات 1.5% (5.79) نسبت به خوراک اولیه (6.15) کاهش یافت و در هر گروه PH محتویات معده متناسب با PH خوراک آن گروه بود. افزایش وزن گروه 1.5% اسید سیتریک به طور معنی‌داری بیشتر از سایرین بود.

این عملکرد افزایش یافته ممکن است بخشی به دلیل افزایش فعالیت آنزیم‌های گوارشی باشد، زیرا فعالیت پپسین، فعالیت آنزیم پانکراس (تریپسین و لیپاز) و فعالیت آنزیم روده (لوسین آمینوپپتیداز و فسفاتاز) با در گروه‌های واجد مکمل اسیدهای ارگانیکی بیشتر بود. این اولین گزارش در مورد اثرات اسیدهای ارگانیک بر فعالیت آنزیم‌های گوارشی ماهی است.

3-3) سایر آبزیان

تحقیقات در مورد گونه‌های آبزی پرورشی غیر از ماهی‌ها تا حدودی محدود است. 

در مطالعه‌ای اثرات مهاری اسید فرمیک، اسید استیک، اسید پروپیونیک و اسید بوتیریک بر باکتری V.harveyi مورد بررسی قرار گرفت. اسید فرمیک با حداقل غلظت مهاری (MIC) 0.035% رشد این باکتری را مهار کرد و بیشترین اثر مهاری را داشت و پس از آن به ترتیب اسید استیک، پروپیونیک و بوتریک اثرات مهاری خود را اعمال کردند. به نظر می‌رسد بیشترین اثر مهاری مربوط به PH اسیدهای آلی است. غلظت موثر %50 (EC50) در 96 ساعت تلقیح برای اسید فرمیک (0.023%)، اسید استیک (0.041%)، اسید پروپیونیک (0.03%) و اسید بوتریک (0.066٪) تعیین شد. نتایج آزمایشگاهی ما را برای استفاده از ترکیبات اسیدهای آلی در خوراک میگوهای پرورشی برای کنترل عفونت ویبریوزیس تشویق می‌کنند.

Tung و همکاران گزارش دادند که 0.5 درصد سیترات سدیم همراه با لاکتوباسیل غیرفعال شده باعث افزایش رشد میگوی ببری ژاپنی (Masurpenaeusjaponicus) می‌شود.

در مطالعه‌ای تاثیر نمک اسیدهای آلی نظیر سدیم استات، سدیم بوتیرات، سدیم سیترات، سدیم فرمات، سدیم لاکتات و سدیم پروپیونات با غلظت 2% بر پرورش میگو دریایی پاسفید (Litopenaeusvannamei) وهمچنین میزان مقاومت میگوها در دو PH متفاوت (6.2 و 7.1) پس از استفاده از هریک از نمک‌های مذکور در برابر سه گونه باکتری (V. harveyi, V. alginolyticus, V.anguillarum) مورد بررسی قرار گرفت. نمک‌های سدیم پروپیونات، بوتیرات و استات بیشترین فعالیت مهاری (p<0.0001) علیه ویبریوهای بیماری‌زا در میگو دریایی را نشان دادند. مقدار شسته و حل شدن نمک‌ها در طی زمان در آب مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که ملکول‌های واجد کربن بیشتر نظیر سیترات(6کربن)، بوتیرات(4کربن) و لاکتات(3کربن) دیرتر در آب محو می‌شوند. همچنین خوش خوراکی و مقدار مصرف جیره‌هایی که با پروپیونات سدیم و بوتیرات مخلوط شده بودند به مقدار معنی‌داری (p<0.05) افزایش یافته بود. پروپیونات سدیم علاوه بر این که غلظت ویبریو را در فلور میکروبی رودهای میگوها کاهش (p <0.05) داد، موجب افزایش قابل توجهی (p <0.01) در هضم آشکار انرژی و فسفر (p <0.02) گردید. 

بنابراین، نتیجه می‌گیریم که استفاده از نمک‌های آلی می‌تواند تغذیه و سلامتی میگوهای دریایی را بهبود بخشد و پروپیونات دارای بیشترین پتانسل برای استفاده به عنوان مکمل رژیم غذایی برای L. vannamei است.

در یک آزمایش 20 روزه اثرات نمک اسیدهای آلی نظیر استات سدیم، سیترات سدیم، بوتیرات سدیم و یا پروپونات سدیم با غلظت 2٪، بر بقاء، رشد و آسیب‌شناسی بافت کبد و پانکراس نوزاد خرچنگ شناگر آبی (Portunus pelagicus) صورت گرفت. نتایج نشان داد که همه نمک‌ها فرآیند پوسته‌اندازی را (میانگین 7.16-8.65 روز) در مقایسه با گروه شاهد (میانگین 10.03 روز) به طور معنی‌داری (P<0.05) تسریع بخشیدند. نرخ ویژه رشد (SGR) براساس طول و عرض همچون وزن خشک نهایی به طور معنی‌داری (P<0.05) در تمام گروه‌های آزمایش افزایش داشت هرچند نرخ رشد ویژه براساس وزن فقط در گروه‌های سدیم استات و پروپیونات در مقایسه باگروه شاهد به طور معنی‌دار (P<0.05) افزایش یافت. در آسیب‌شناسی بافت کبد و پانکراس همه گروه‌ها هیچگونه تغییرات ساختاری دیده نشد. در کل بهبود در بقا و رشد خرچنگ‌هایی که با ترکیبات اسید‌های ارگانیک رژیم غذایی تغذیه می‌شوند دیده شد.

در مطالعه‌ای نیز یک مخلوط از اسیدهای آلی (1٪ اسید استیک + 1٪ اسید فرمیک و 1٪ بنزوئیک اسید + 1٪ اسید سربیک) و یک مخلوط از نمک‌های اسید آلی (1٪ بنزوات سدیم + 1٪ پتاسیم سربات) با یک گروه کنترل منفی و یک گروه کنترل مثبت حاوی 30 ppm آویلامایسین (به عنوان محرک رشد) بر روی صدف آفریقایی (Haliotismidae) مورد مقایسه قرار داده گرفت. گروه‌ها در دو فاز تحت شرایط دمایی مختلف (فاز1: دمای مطلوب/فاز2: دمای نامطلوب) تکرار شدند.

طی فاز 1: هردو گروه اسید و نمک در مقایسه با هردو گروه کنترلی به طور معنی داری موجب افزایش رشد توده (AGRW و نرخ ویژه رشد (SGR)) شدند.در طی فاز2: هیچ تغییر معنی‌داری در شاخص‌های رشد دیده نشد. آویلامایسین هیچ تأثیری بر رشد نداشت همچنین در هیچ یک از دوفاز، هیچ کدام از دو جیره مورد آزمایش، اثر معناداری بر نرخ تبدیل خوراک (FCR) یا مصرف خوراک نداشتند.

در ایران نیز مطالعه‌ای بر روی اسید سیتریک در غلظت g/kg30 در سه جیره مختلف از نظر منبع پروتئینی (کنجاله سویا/پودرماهی با نسبت‌های مساوی، 1به3 و 2به3) طی 8 هفته پرورش فیل‌ماهی (Huso huso) بررسی شد. نتایج نشان داد که افزودن اسید سیتریک موجب افزایش معنی‌دار(P <0.05) وزن (WG)، نرخ ویژه رشد (SGR) و نسبت بهره وری پروتئین (PER) و هضم پروتئین و فسفر خوراک و همچنین کاهش معنی‌دار (P <0.05) نرخ تبدیل خوراک (FCR) و مقدار لیپید عضلات گردید، در حالی که جایگزینی جزئی پودرماهی با کنجاله سویا سبب کاهش رشد (P <0.05) گردید. کنجاله سویا به مقدار قابل توجهی (P <0.05) هضم خوراک را کاهش داد.

نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد که Beluga دارای توانایی محدودی برای استفاده از مخلوط کنجاله سویا/پودرماهی به عنوان منبع پروتئین در جیره‌های عملی است در حالیکه اضافه کردن CA به رژیم‌های غذایی، رشد ماهی، FCR و هضم غذای مغذی را بهبود می‌بخشد.

4) نتیجه گیری

مطالعات منتشر شده در مورد استفاده از اسیدهای آلی در حوزه آبزیان برای بهبود رشد، بازده خوراک، هضم و جذب مواد معدنی محدود می‌باشد و اطلاعات موجود در مورد اثرات سودمند اسیدهای آلی و نمک‌های آن‌ها در رژیم غذایی بر عملکرد آبزیان متناقض است. به نظر می‌رسد در استفاده از اسیدی‌فایرها، نتیجه حاصله در بین گونه‌های ماهی و اندازه یا سن ماهی، و همچنین نوع و مقدار اسیدهای آلی و/یا نمک‌های آنها و یا مخلوطی از هردو متفاوت است. ترکیب جیره، ظرفیت بافری جیره، پرورش و مدیریت تغذیه و کیفیت آب سایر عواملی هستند که بر نتیجه کار تاثیر می‌گذارند.

علیرغم اختلاف در میان نتایج منتشر شده، به نظر می‌رسد که اسیدهای آلی و/ یا نمک‌های آن‌ها به عنوان مکمل‌های غذایی برای بهبود عملکرد رشد، کارایی مصرف خوراک و قابلیت هضم مواد مغذی پتانسیل خوبی دارند؛ بعلاوه موجب تغییر جمعیت میکرو فلور روده و افزایش مقاومت به بیماری در گونه‌های آبزی و نتیجتا نرخ بقا را افزایش دهند.

با این حال، آنچه در تحقیقات مختلف ثابت شده این است که، دوز کمتر از 0.1٪ کافی نخواهد بود و بالاتر از 10٪ بر کیفیت رژیم غذایی تأثیر خواهد گذاشت. 

گرد آورنده: دکتر حمیدرضا مهمان نواز - دانشجو دکترای تخصصی بهداشت و بیماری‌های آبزیان - دانشگاه آزاد اسلامی‌واحد علوم و تحقیقات تهران
دکتر حمیدرضا مهمان نواز